در قسمت دوم این رساله بیان میکنیم که قرآن و نهجالبلاغه منظور از خلقت انسان را چه میداند.
6ـ شکر نعمت، نعمتت افزون کند
خداوند از قول موسی بن عمران به بنی اسراییل حکایت میکند:
«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ؛ (ابراهیم/ 7) زمانی که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاسگزاری کنید، افزونتان دهم و اگر ناسپاسی کنید، عذاب من بسیار سخت است.»
«اِذا وَصَلَتْ اِلَیْکُمْ اَطْرافٌ النِّعَمِ فَلا تُنَفِّرُوا اَقْصاها بِقِلًّهِ الشُّکْرِ؛ (حکمت، 85) هرگاه نمونهها و اوایل نعمت به شما رسید باقیمانده آن را به کمی سپاس، دور نسازید.»
«اِنَّ لِلَّهِ فی کُلِّ نِعْمَهٍ حَقّاً فَمَنْ اَدّاهُ زادَهْ مِنْها وَ مَنْ قَصَّرَ فیهِ خاطَرَ بِزَوالِ نِعْمَتِهِ؛ (حکمت 236) همانا خدای را در هر نعمتی حقی است که هر کس آن را به جا آورد، خدا از آن نعمت او را فراوان دهد و هر کس در انجام آن حق، کوتاهی کند در خطر زوال آن نعمت افتد.»
علی ـ علیه السّلام ـ در خطبهای که بعد از برگشتن از جنگ صفین قرائت نموده، میفرماید:
«اَحْمَدُهُ أسْتِتْماماً لِنِعْمَتِهِ؛ (خطبه 2) خدا را برای تمام گردانیدن نعمتش، سپاس میگزارم.»
7ـ اندازهگیری روزی مخلوق به دست خدا است
«وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ؛ (نحل/ 71) خدا بعضی از شما را بر بعضی دیگر در روزی برتری داد.»
«اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ؛ (رعد/ 26) خدا روزی را برای هر که خواهد گشایش دهد یا تنگ گیرد.»
و نیز میفرماید:
«نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ؛ (زخرف/34) ماییم که معاش آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردیم و بعضی از آنها را بر بعضی دیگر به مرتبت بالا بردیم.»
«وَ قَدَّرَ الْاَرْزاقَ فَکَثَّرَها وَ قَلَّلَها وَ قَسَّمَها عَلَی الضِّیْقِ وَ السَّعَهِ فَعَدَلَ فیها؛ (خطبه 90) روزیها را اندازهگیری کرد و به تنگی و فراخی قسمت کرد و دراین قسمت به عدالت رفتار نمود.»
بیان:
کم و زیاد روزی در مقام تقدیر و تقسیم غیر از مقام ایصال آن به مخلوق است زیرا رتبه تقدیر، مقّدم و رتبه ایصال[1]، مؤخّر است و از قرآن و نهجالبلاغه استفاده میشود که این اندازهگیری در رتبه اول میباشد و برای رتبه دوم علّت و موجب دیگری لازم است که طلب و سعی و کوشش باشد. پس اگر دو نفر با وجود طلب مساوی، روزی مختلف بدست آوردند، کاشف از این است که در مرحله تقدیر و تقسیم روزی این دو نفر مختلف بوده است.
و اما راجع به علت این اختلاف در رتبه تقدیر در قرآن بیان شده است:
«لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا؛ (زخرف/ 32) تا بعضی از آنان بعض دیگر را مسخّر خود گرداند.»
مقصود این است که چون انسان حوایجی دارد که به تنهایی از عهده انجام آنها برنمیآید، به کمک روزی بیشتر و ثروت زیادتری که دارد، میتواند دیگران را برای انجام آن حوایج مسخّر خود کند. در نهجالبلاغه علت این اختلاف چنین بیان شده است:
«لِیَبْتَلِیَ مَنْ اَرادَ مَیْسُورِها وِ مَعْسُورِها وَ لِیَخْتَبِرَ بِذلِکَ الشُّکْرَ وَ الصَّبْرَ مِنْ غَنِیِّها وَ فقیرِها؛ (خطبه 90) تا به آسانی و دشواری روزی هر که را بخواهد، آزمایش نماید و به همین طریق، سپاسگزاری را از ثروتمند و صبر و بردباری را از فقیر و مستمند بیازماید.»
8ـ خدا هر گناهی را به یک و هر حسنهیی را به ده حساب میکند
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلا یُجْزی إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ؛ (انعام/ 160) هرکس کار نیکی را انجام دهد، ده برابر آن اجر دارد و هر کس گناهی را مرتکب شود جز مثل آن سزایش ندهند و ستمشان نکنند.»
علی ـ علیه السّلام ـ در نامهیی که به پسرش امام حسن ـ علیه السّلام ـ نوشته است بعد از آنکه رحمت و لطف خدای مهربان را شرح میدهد، میفرماید:
«وَ لَمْ یُوئِسْکَ مِنَ الرَّحْمَهِ بَلْ جَعَلَ نُزُوعَکَ عَنِ الذَّنْبِ حَسَنَهًً وَ حَسَبَ سَیِّئَتَکَ واحِدَهً وَ حَسَبَ حَسَنَتَکَ عَشْراً؛ (نامه 31) ترا از رحمت خود ناامید نکرده، بلکه بازگشت ترا از گناه حسنهیی قرار داده و گناه ترا یکی و کار نیکت را ده برابر حساب کرده است.»
9ـ گناه شرک، آمرزیده نمیشود
«إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَری إِثْماً عَظِیماً ؛ (نساء/ 48) محققاً خدا نمیآمرزد که به او شرک آورند و جز این، هر که را بخواهد میبخشد و هر کس به خدا شرک آورد، گناهی بزرگ مرتکب شده است.»
علی ـ علیه السّلام ـ در آخر خطبهیی که با موعظه و نصیحت شروع میشود، ظلم را سه قسمت نموده و راجع به قسم اول که شدیدترین اقسام آن است، میفرماید:
«فَاَمَّا الظُّلْمَ الَّذی لا یُغْفَرُ فَالشِّرْکُ بِاللهِ قالَ اللهُ سٌبْحانَهُ: «اِنَّ اللهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ»؛ (خطبه 175) اما ظلمی که بخشیده نمیشود، شرک به خدا است و خدا فرموده است:«محققاً» خدا نمیآمرزد که به او شرک آورند.»
10ـ ترغیب و تشویق به دعا
« وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ (غافر/ 60) پروردگارتان گفته است، مرا بخوانید تا اجابتتان کنم.»
«وَ إِذا سَئَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ؛ (بقره/ 186) و اگر بندگانم دربارهی من از تو پرسند، من نزدیک هستم و چون صاحب دعا مرا بخواند، دعای او را اجابت میکنم.»
«وَ مَنْ سَئَلَهٌ اَعْطاهٌ؛ (خطبه 89) و هر کسی که چیزی از او خواست، عطا فرمود.»
در نامهیی که علی ـ علیه السّلام ـ به پسرش نوشته است، یادآور میشود:
«وَ اَعْلَمْ اَنَّ الَّذی بِیَدِهِ خّزائِنُ السَّمواتِ و الْاَرْضِ قَدْ اَذِنَ لَکَ فِی الدُّعاءِ وِ تَکَفَّلَ لَکَ بِالْاِجابَهِ وَ اَمَرَکَ اَنْ تَسْاَلَهُ لِیُعْطیکَ وَ تَسْتَرْحِمَهُ لِیَرْحَمَکَ؛ (نامه 31) خدایی که خزانههای آسمان و زمین به دست اوست به تو اجازه دعا داده و اجابت آن را برای تو ضامن گشته و به تو فرموده که از او بخواهی تا عطا کند و مهربانی طلبی تا مهربانی کند.»
«وَلا لِیَفْتَحَ عَلی عَبْدٍ بابَ الدُّعاءِ وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بابَ الْاِجابَهِ؛ (حکمت 427) نمیشود که خدا بر بندهیی در دعا را بگشاید و در اجابت را بر او ببندد.»
11ـ نتیجه خوبی و بدی کار انسان به خود او باز میگردد
«إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها ؛ (اسراء/ 7) اگر نیکی کنید به خویش نیکی کردهاید و اگر بدی کنید برای خودتان است.»
«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْیُکُمْ عَلى أَنْفُسِکُمْ؛ (یونس/ 23) ای مردم سرکشی کردن شما به ضرر خودتان است.»
و نیز میفرماید:
«فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها؛ (زمر/ 41) هر که هدایت یابد برای خویشتن است و هر که گمراه شود به ضرر خویش گمراه میشود.»
«مَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ؛ (روم/ 44) هر که کافر شود، زیان کفرش بر خود اوست و کسانی که عمل شایستهیی انجام دهند برای خودشان آماده میکنند.»
در نامهیی که علی ـ علیه السّلام ـ به قثم بن عباس بن عبدالمطلب حاکم مکه نوشتهاند، میفرماید:
«وَ لَنْ یَفُوزَ بِالْخَیْرِ اِلاّ عامِلُهُ وَ لا یُجْزی جَزاءَ الشَّرِّ اِلاّ فاعِلُهُ؛ (نامه 33) و هرگز به خیر و نیکی نرسد مگر نیکوکار و هرگز کیفر بدی نبیند مگر بدکردار.»
12ـ متاع دنیا و ذخیره آخرت
«الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً؛ (کهف/ 46) مال و فرزندان زیور زندگی این دنیا است و کارهای شایسته ماندنی نزد پروردگارت، از نظر پاداش بهتر و امید آن بیشتر است.»
«اِنَّ المْالَ وَ الْبَنینَ حَرْثُ الدُّنْیا وَ الْعَمَلَ الصّالِحَ حَرْثُ الْاخِرَهِ؛ (خطبه 23) همانا مال و فرزندان کشت دنیا و کار شایسته، کشت آخرت است.»
13ـ کم فروشی نکنید
«وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً؛ (اسراء/ 35) و چون به وزن کردن پرداختید، پیمانه را تمام دهید و با ترازوی درست وزن کنید که این بهتر و سرانجام آن نیکوتر است.»
علی ـ علیه السّلام ـ در نامهیی که به مالک اشتر نوشته است، تذکر میدهد که:
«وَلْیَکُنِ الْبَیْعٌ بَیْعاً سَمْحاً بِمَوازینِ عَدْلٍ؛ (نامه 53) داد و ستد باید آسان و به ترازوهای بیکم و زیاد باشد.»
14ـ انسان، بسیاری از چیزها را نمیداند
چون از پیغمبر اکرم راجع به «روح» سؤال کردند، این آیه نازل شد:
«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً؛ (اسراء/85) از تو دربارهی روح میپرسند، بگو روح مربوط به پروردگار من است و شما جز اندکی از علم، داده نشدهاید.»
تاریخ : پنج شنبه 89/6/25 | 11:56 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()